یکی از کاربران شمال نیوز با ارسال مطلبی تحت عنوان " بيگانگي فني يا فن بيگانگي" از عملکرد مدیران سازمان جهاد کشاورزی مازندران انتقاد و خواستار پاسخگویی مسئولان استانی شد.

مشروح مطلب ارسالی این کاربر به شکل زیر است:

اواخر سال 1388 پيمانكار طرح تجهيز و نوسازي سازمان جهادكشاورزي مازندران بنام شركت« بهنمير » كه مأمور اجرای اين طرح از طرف مديريت پروژه آب و خاك جهادكشاورزي استان مازندران بود، قطعات شاليزار و خشكه زار برخي كشاورزان روستاي ميرودپشت شهرستان بابل را بدون در نظر گرفتن مقدمات و ملاحظات قبلي به زير چكمه هاي بولدزر و بيل مكانيكي مي برد .در اين طرح ، مالكي بنام گنجي داراي يك قطعه خشكه زار و يك قطعه شاليزار بمساحت تقريبي 1 هكتار بوده است كه از قبل هيچ هماهنگي با او جهت نقشه برداري اوليه – طراحي تجهيز و تأييد براي طرح نشده است و وقتي كشاورز به سرزمين مي آيد كه كانال بزرگي در وسط زمين او احداث شده و همه ي خشكه زار با درختان مشجر آن كاملا از بين رفته است و تپه باستاني داخل آن تسطيح و در صورت وجود اموال داخل آن به تاراج رفته است .

برخي كشاورزان از شروع شب هنگام اين طرح نقل قول ميكنند پس از ريشه كني درختان و جابجايي خاك تپه باستاني و پركردن چاههاي ثقلي آن كارشناس رسمي دادگستري فقط ميزان خسارت وارده به اين قطعه 800 متر مربعي را قريب به ده ميليون تومان برآورد ميكنند. پس از آن نيز به سراغ شاليزار 7500 متر مربعي او رفته و كل زمين را برغم مخالفت او از بين برده – قطعه بندي كرده و شخصي از اعضاء شورا را مأمور واگذاري و جانمايي قطعات نموده اند كه با روابط كاملا كوچه بازاري قطعات را جابجا كرده و به دلخواه به افراد خاص با روش غيرفني واگذار مي نمود. در اين گير و دار كشاورزان زيادي ناراضي به جهاد كشاورزي و مراجع ذيصلاح و مديريت هاي تابعه مراجعه نموده كه مالك مذكور گنجي نيز از آن جمله است و هيچگاه رياست سازمان كشاورزي استان آقاي تورنگ – مدير آب وخاك سازمان آقاي عظيمي – مدير پروژه آب و خاك مشترك با بانك جهاني آقاي عنايتي – مدير شهرستان بابل آقاي غلامي – كارشناس آب و خاك اين مديريت آقاي معصوميان هيچگاه جواب نداده اند.

فقط در آخر این همه مراجعه مالك متوجه شد كه زميني كه نقشه برداري شده اشتباه نیز بوده و اصلا زمين اورا كاملا نقشه برداري نكرده اند ، با التبع طراحي اشتباه و در اجرا نيز كاملا خلاف صورت گرفته است . تنها شاخصه اي كه جلوه ميكند فني نبودن اين مديران و كارشناسان سازمان متبوع ميباشد و بيگانگي فني آ نها را نمايان مي كند و يا شايد اين يك فني نوين است بنام فن بيگانگي كه خودشان را به بيراهه زده و بي اطلاع از موضوع معرفي كنندو موضوع از رياست سازمان در ارجاع بصورت پلکانی به اقاي معصوميان و او نيز شوراي روستاراهمه كاره مي پندارد که اگر چنين باشد بصورت مجازي رئيس شوراي روستاي ميرودپشت بعنوان رياست سازمان استان خواهد بود بدین ترتیب بنظرمیرسد رياست عاليه سازمان متبوع در استان شايد به اشتباه انتخاب شده است و اين انتخاب فقط ثمره ي يك فعاليت سياسي است در نهايت اين همه مراجعه و مكاتبه با سازمان جوابيه اي با دروغ پردازي كارشناس مديريت بابل مبني بر تحويل زمين اين مالك بوده است كه افراد ديگري در سال جاري در آن كشت كرده ودرو نموده اندو هيچ اداره اي از بازرسي استانداري تا رسيدگي به شكايات سازمان جهاد كشاورزي پاسخي نداده اند و لوح بهترين تماشاگر را بايد به اين دوستان هديه كرد .

سه مرتبه از دفتر رسيدگي به شكايات استانداري از مديريتهاي سازمان جهاد كشاورزي استعلام شد كه چرا چنين اشتباهي كرديد – نه پاسخي دريافت شد و نه دفتر بازرسي سراغ نامه هاي خودش رفت و پيگيري نامه ها بي جواب بوده است. چگونه ممكن است كشاورز با عايدات اندك و مخارج زياد و قيمت پائين محصولات ، همچنين وجود مشكلات زياد بتواند مشكلات اينگونه را تحمل كند و چون مظلوم زندگي مي كند مديران سازمان جهاد جهت مانورقدرت خود شاليزارهاي كشاورزان را انتخاب كنندوسرآخر از كشاورزان نگون بخت سان ميبينند. و با كاري غير فني جمعيت زيادي را گرفتار سهل انگاري خودمي كنند ودر نهايت پس از نامه نگاري دفاتر بازرسي در كنجي مي خزند و ساكت مي مانند،چه خوب بود آن وقت كه اشتهاي عجيب صندلي خواهي نور از چشم آقایان مي برد فكر كارفني كردن هم به سرشان خطور مي كرد كه خدمت به مردم نياز به دانش فني است نه ژست سياسي –شايد چنين مديراني از طرف همكاران خود تشويق شوند فارغ از اينهمه جفا كه در حق كشاورزان شده است .ما جمعيتي از كشاورزان خواستار پاسخگويي مقامات ذيربط مي باشيم .